کدام معیار عدالت برای نظام حقوقی ایران مناسب است؟
تاریخ انتشار: ۱۲ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۸۶۶۰۴۰
به گزارش گروه پژوهش و دانش خبرگزاری علم و فناوری آنا سمانه رحمتیفر (استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان) در پژوهشی با عنوان «ابتنای عدالت در رابطه شهروند و دولت بر حقوق بشر» با رویکردی تحلیلی و تجویزی به دنبال ارائه پیشنهادی در فلسفه علم حقوق است.
نویسنده در این پژوهش از روش استنتاج، یعنی کل به جز، استفاده کرده است و با اثبات کبری و صغری، به سمت اثبات فرضیه حرکت میکند؛ به این ترتیب که: عدالت، جهانی شدهاست؛ حقوق بشر بینالملل محتوای اخلاقی دارد؛ پس حقوق بشر معیار مناسبی برای عدالت است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
* فلسفه اخلاق/ اخلاق خط ممیز میان خوبی و بدی است
در بیان مساله این پژوهش آمده است: موضوع اخلاق تقسیمِ انتخابهایِ انسانی به خوب و بد است؛ به عبارت دیگر اخلاق خط ممیز میان خوبی و بدی است. این خط کجا قرار دارد؟ بر سر دو راهیِ انتخابها با چه معیار میتوان خوب و بد را از هم تمییز داد؟
در فلسفه علم اخلاق دیدگاههای گوناگونی در مورد قضاوتهای انسانی وجود دارد، از اخلاق فردمدار تا اخلاق فضیلتمدار، سودانگار، نوع دوستانه و ... بنا بر این، دیدگاهها متکثر است.
در فلسفه علم اخلاق دیدگاههای گوناگونی در مورد قضاوتهای انسانی وجود دارد، از اخلاق فردمدار تا اخلاق فضیلتمدار، سودانگار، نوع دوستانه و ...علاوه بر این در مورد حیطه شمول معیارهای خوبی و بدی نیز اتفاق نظر وجود ندارد؛ اختلاف نظر تاریخی اشاعره و معتزله بر سر حسن و قبح عقلی و ذاتی امور به همین موضوع برمیگردد. در حوزه اخلاق اختلاف نظر و تشتت آرا کم نیست. در دو سر طیف اختلافِ نظر طبیعیگراها و پوزیتیوستها ایستادهاند.
گروه اول معیارهای اخلاقی جایی ورای اراده دولت (در مثلاً طبیعت اشیا یا خرد انسان) میجویند؛ گروه دوم دولت را متولی اخلاق میدانند.
از دیدگاه طبیعیگراها دولت تنها میتواند ضمن به رسمیت شناختن آن چه اخلاقی فرض میشود، نظام حقوقی را بر مبنای اخلاق بچیند و در غیر این صورت الزامآوری قواعد حقوقی با چالش کشیده میشود و حتی ممکن است نظام سیاسی با بحران مشروعیت مواجه شود. دقیقاً در این نقطه است که پوزیتیوستهای متأخر مانند هارت، به حقوق طبیعیگراها نزدیک میشوند و ورود حداقلی از اخلاق و نظام ارزشها به نظام حقوقی را میپذیرند.
* قانون امر اخلاقی و غیر اخلاقی را روشن میکند
بر مبنای دیدگاه پوزیتیوستها قانون است که اخلاقی و غیر اخلاقی را روشن میکند. از طرف دیگر گروهی قایل به قطعیت یعنی فرازمانی-فرامکانی بودن اخلاق هستند، گروهی آن را ساخته مناسبات اجتماعی میدانند و معتقدند اخلاق از جامعهای به جامعه دیگر متفاوت است، در نتیجه امری نسبی و تابع زمان و مکان است. با چنین اختلاف دیدگاهی امری از منظر گروهی میتواند اخلاقی و امری هم زمان و از منظر گروهی میتواند غیر اخلاقی باشد.
از میان موضوعات علم اخلاق، عدالت بیش از بقیه با علم حقوق در تماس و مرتبط است. از یک طرف تعیین مرز میان عادلانه از ناعادلانه به عنوان گونهای خاص از خوب و بد در حیطه اخلاق است و از طرف دیگر برقراری عدالت از جمله وظایف و اهداف و ادعاهای نظام حقوقی است.
* معیار عدالت چیست؟
در علم اخلاق بسته به مبنای فلسفی که اتخاذ میشود پاسخ این پرسش متفاوت میشود؛ با دیدگاهی فردمدار میتوان روش حکومتداری یک فرد (مثلاً پیامبر اسلام) را مبنا قرار داد، آن چه او انجام داده، عادلانه و آن چه او انجام نداده، ناعادلانه ارزیابی کرد؛ در این صورت این فرد چه کسی باشد؟
تابعان نظام حقوقی تمام شهروندان هستند؛ متصور به نظر نمیرسد که تمام افراد ساکن درون مرزهای یک کشور، صرف نظر از قومیت و مذهب و دیدگاههای سیاسی، بر سر یک فرد انسانی به توافق برسندتابعان نظام حقوقی تمام شهروندان هستند؛ متصور به نظر نمیرسد که تمام افراد ساکن درون مرزهای یک کشور، صرف نظر از قومیت و مذهب و دیدگاههای سیاسی، بر سر یک فرد انسانی به توافق برسند. به علاوه حتی در فرضی که اتفاق نظر حاصل شود، علم حقوق تابعی از علم تاریخ و پژوهشهای حقوقی تابعی از پژوهشها تاریخی میشود؛ گذشته از این اگر قائل به اخلاق فردمدار باشیم، پاسخ تمام پرسشهای امروز نظام حقوقی را باید در جایی در گذشته یافت؛ در این صورت تکلیف پویایی نظام حقوقی چه میشود؟
با دیدگاهی فضیلتمدار، میتوان عدالت را بستهای، متشکل از مؤلفههایی دید و نظام حقوقی عادلانه نظام حقوقی است که با محتویات آن بسته انطباق دارد. در این صورت محتوای عدالت چیست؟
نظام حقوقی نظام حتمیت و ختمیت است؛ دیدگاه فضیلتمدار چنین قطعیتی ندارد. با دیدگاهی سودانگارانه و نیز نوعدوستانه میتوان امر عادلانه بر اوضاع و احوال روز جامعه داخلی از یک طرف و مناسبات بینالمللی از طرف دیگر روان کرد؛ ولی آیا نظام حقوقی، که در ذات خود محافظهکار و قاعدهمدار است، تحمل این میزان سیالیات را دارد؟ پاسخ به نظر منفی میرسد. پس معیار حقوقی و عملگرای عدالت چیست؟
* کدام معیار عدالت برای نظام حقوقی ایران مناسب است؟
نویسنده در این پژوهش به دنبال یافتن معیاری برای عدالت در نظام حقوقی، با در نظر گرفتن وضعیت درونی جامعه ایرانی، به ویژه از حیث تکثر اعتقادی و قومی موجود در جامعه، و مناسبات فرامرزی دولت، به ویژه از حیث تعهدات بینالمللی و به دنبال آن مسؤلیت بینالمللی دولت، است.
از این رو هدف از این پژوهش یافتن معیار عدالت برای نظام حقوقی ایران است؛ مبتنی بر همین ایده پرسش اصلی پژوهش این است که کدام معیار عدالت برای نظام حقوقی ایران مناسب است؟
و فرضیه پژوهش این که نظام حقوق بشر بینالملل پتانسیل مناسبی برای تبدیل شدن به معیار عدالت در نظام حقوقی ایران را دارد.
* نقطه شروع جهانی شدن حقوق
از اواخر قرن بیستم میلادی، نشانههای جهانی شدن در حقوق پر رنگ شدهاست. حقوق بشر، با ذات جهانی خود، نقطه شروع جهانی شدن حقوق است.
جهانی شدن تأثیراتی بر حقوق گذاشتهاست، برای نمونه مفاهیم و مقولات حقوقی را عینی و غیر شخصی کردهاست. از جمله مقولات حقوقی عدالت است؛ بنا بر این جهانی شدن عدالت را تا حد زیادی عینی کردهاست.
به عبارت دیگر آن از موضوعی مبهم در علم اخلاق به مفهومی روشن و قابل لمس در علم حقوق تبدیل شدهاست؛ به نحوی که میتوان مدعی شدن نظام حقوقیای عادلانه است که با نظام حقوق بشر بینالملل باشد و بالعکس نظام حقوقیای ناعادلانه است که با موازین حقوق بشر سازگار نباشد.
انتهای پیام/
منبع: آنا
کلیدواژه: اخلاق دولت فلسفه پژوهش خوان دیدگاه ها جهانی شدن علم اخلاق علم حقوق حقوق بشر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۸۶۶۰۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کیفیت و بیتوجهی: دست اندازی در جاده پیشرفت راهسازی ایران
سال ۱۸۵۲ بود که بشر برای نخستینبار در خیابانهای شهر پاریس آسفالت ریخت. از آن به بعد، این فناوری نفتی محبوبتر شد و با رشد صنعت خودرو، ضرورت پیدا کرد. کشوری در جهان نیست که خیابان آسفالت نداشته باشد.
به گزارش پدال، هر بار که از خانه خود بیرون میآییم، آسفالت یکی از اولین تصاویری است که آن را میبینیم؛ هرچند که کمتر به چشم میآید. بنابراین میتوان با اطمینان گفت که نقشی اساسی در زندگی ما دارند.
متاسفانه با وجود اینکه کشور ما یکی از اصلیترین و بزرگترین تولیدکنندگان نفت جهان به شمار میرود، در فراهمآوری آسفالت باکیفیت برای شهروندانش مشکل دارد. پس در این مقاله بر آن شدیم که نگاهی به این مسئله داشته باشیم که اصلا آسفالت خوب چگونه است؟ چه پیشنیازهایی برای تولید آن وجود دارد؟ سپس به مشکلات اصلی راهسازی شهری و بینشهری نگاهی میاندازیم.
در انتها هم به پاسخ شهرداریها به معضل سرعت یعنی دستاندازها ادای احترام خواهیم کرد. اما پیش از هر چیزی، شایسته است نگاهی مختصر به نحوه تولید آسفالت داشته باشیم.
آسفالت چگونه تولید میشود؟ابتدا سنگدانههای سرد مانند شن و ماسه به خشککن منتقل میشوند. سنگدانههای خشکشده با استفاده از صفحه ارتعاشی در اندازههای مختلف دستهبندی میشوند و به ترکیب قیر و مواد فیلر میرسند تا ذخیرهسازی شوند.
واحد کنترل کیفیت، استاندارد آنها را بررسی میکند. در این فرایند از آسفالت بازیافتی هم استفاده میشود که میزان آن باید درحد طبیعی باشد وگرنه افزایش آن باعث کاهش کیفیت آسفالت خواهد شد.
چه آسفالتی «خوب» است؟شاید برای مصرفکننده، صافترین و تیرهترین و خطکشیشدهترین شکل آسفالت بهترین آن باشد اما پیش از تبدیل کردن خیابان به پیست مسابقه باید به نکاتی توجه شود.
کیفیت بالای قیر، دانهبندی مناسب سنگدانه در مرحله تولید، مقاومت فشاری مناسب و استفاده درست از گیلسونایت، زیرسازی درست، سطح روان آسفالتکاری، مقاومت کششی خوب، مقاومت در برابر ترکخوردگی و قیمت مناسب از جمله ویژگیهای اصلی یک آسفالت درخور هستند. با در نظر داشتن این فاکتورها، بهتر میتوان به خیابانها و جادههای داخلی نگاه کرد و آنها را ارزیابی کرد.
چرا آسفالت خوب مهم است؟نهایتا چه راه خاکی باشد و چه آسفالت، خودروهای ما آن را میپیمایند. اما در پذیرش این واقعیت نهچندان خوشایند دو فاکتور مهم وجود دارد: نخست آنکه بهعنوان شهروندان این سرزمین باید بدانیم که لایق خدمات شهری درست و مناسب هستیم.
هرچند این کلیشه در سراسر جهان وجود دارد که «مردم باید حقشان را از مدیران، طلب کنند» اما هیچگاه نباید این مسئله باعث شود تا جایگاه خود را فراموش کنیم. هدف اصلی ایجاد یک سازمان خدماترسانی است نه بهانهتراشی!
دوم آنکه بهرهمندی از آسفالت مناسب میتواند تاثیر بهسزایی روی سلامت خودروهای ما داشته باشد. بخش بزرگی از خودروهای بازار داخلی بیکیفیت هستند. شرایط اقتصادی مشتری ایرانی را مجاب کرده تا به پایینترین سطح امکانات مانند سیستم تهویه و بالابر برقی شیشه بسنده کند (هرچند این مورد هم تا چندی پیش بهعنوان آپشن معرفی میشد).
پس اگر خودروی بیکیفیت را در خیابان یا جاده بیکیفیت قرار دهید، نتیجه آن چیزی جز افزایش استهلاک خودرو، ناراحتی سرنشینان و افزایش دردسرهای سازمانها نیست.
تصور کنید یک خیابان مهم و پرتردد در شهر ۶۰ هزار نفری «الف»، کیفیت مناسبی دارد، بهاندازه کافی بزرگ است و بهجای دستاندازهای بیامان، از خطکشی درست و سیستم ترافیکی هوشمندانه استفاده میکند و صدالبته مانند سطح کره ماه، مملو از چاله نیست.
تردد خودروها در این مسیرها سروصدای کمتری در کابین ایجاد میکند. خطکشیها هم میتوانند به حرکت مردم نظم بیشتری بدهند تا حرکت ترافیک روانتر باشد. در نتیجه، آرامش راننده و سرنشینانش بیشتر حفظ میشود که خود، روی کیفیت رانندگی و کاهش تصادفات تاثیری مثبتی خواهند گذاشت.
علاوهبر آن، شهر ظاهر مرتبتری میگیرد و سطح رضایت عمومی از زندگی در آنجا افزایش پیدا میکند. اگر خیابانهای شهرهای زیبا یک فاکتور مشترک با یکدیگر داشته باشند، آن آسفالت و خیابانکشی مناسب است.
از دید نگارنده، در زمینه زیبایی شهری، پس از آسفالت و ساختمانهای مرتب، خودروها اهمیت پیدا میکنند. من هم دوست دارم با خرید یک دستگاه پورشه ماکان به زیبایی شهرم کمک کنم اما همانطور که در مقالات دیگر اشاره کردهام، گاراژ خانهام برای آن جا ندارد!
آیا مشکل خیابانها و جادههای ما اینقدر جدی است؟بیشک پاسخ این سوال، یک «بله» بهوسعت ایران است. پیشتر در مقالهای جداگانه به نبود آیندهنگری در طراحی شهری اشاره کرده بودیم که میتوانید آن را از بخش مقالات مرتبط (ابتدای مطلب) مشاهده کنید. کیفیت پایین زیرسازی یکی از اصلیترین معضلات راهسازی ایران است. مسئولان راهداری و شهرداریها بهگونهای در انجام پروژهها «صرفهجویی» میکنند که انگار اگر یک پروژه با کیفیت «عالی» به اتمام برسد، آن مسئول را تبعید خواهند کرد.
سازمانهای ما برای حفظ سرمایه و جبران کمبود بودجههایشان از کیفیت خدمات کم میکنند اما دریغ از آنکه همین انتخاب باعث خرج و نگرانی بیشتر برای مردم و خود سازمان مربوطه میشود. نمونه آن هم در مناطق مسکونی و جادههای بینشهری کم نیست.
اگر شما هم یک مسیر را روزانه طی کنید، با چالهها و خرابیهای آن آشنا میشوید. برای اینکه از وضعیت جاده سایر نقاط کشور هم با خبر باشید، کافی است یکبار بلیط هواپیما تهیه نکنید و با پژو یا سمندهای زرد خطی از شهر «الف» به «ب» بروید.
کوهی به نام سرعتگیرنمیدانم چه کسی، چگونه و در نتیجه چه اتفاقی استفاده از دستانداز در خیابانها و بهویژه، جادههای کشور مناسب و «عقلانی» دانسته است؟ از زمانی که بهعنوان یک کودک دوچرخهسواری یاد گرفتم، با دستانداز سر کوچه مواجه شدم.
به یاد دارم که به من میگفتند وجود آنها برای کاهش سرعت مردم و موتورسواران ضروری است. تا اینکه با خودرو در جادههای شمال کشور، از خراسانشمالی تا گیلان، سفر کردم و با دستاندازهای بیشمار روبهرو شدم.
دستاندازهایی که اگر با سرعت قانونی جاده از آنها عبور کنید، حتما اتفاقی ناگوار برای شما یا خودروتان رخ خواهد داد. بیشک شماری از آنها هم فاقد تابلوی هشدار هستند که خود احتمال عبور نامناسب از روی دستانداز را افزایش میدهد.
برایم سوال است که چگونه مردم کشورهای دیگر از تاجیکستان گرفته تا ایالاتمتحده به اندازه ما به دستانداز نیاز ندارند؟ یعنی ما موتورهای بیشتری داریم؟ با توجه به جمعیت کشور آمریکا این مورد بعید است. آیا خودروهایمان سریعتر هستند؟ گمان نمیکنم چون حتی مردم تاجیکستان هم به انواع مرسدسبنز و بنتلی دسترسی دارند پس قطعا سریعتر نیستیم.
آیا رانندگی پرخاشگرانهای داریم؟ پس چرا مسئولان توانمندتری برای «مدیریت درست» رفتارهای ترافیکی روی کار نمیآیند؟ دوست دارم این مطلب را با همان سوالی که آغاز کردم خاتمه دهم: چرا کشور نفتخیز ایران، همچنان از مسیرهای بیکیفیت رنج میبرد؟ چرا از دست سرعتگیرها راحت نمیشویم؟
کانال عصر ایران در تلگرام